..::غریبه::..
دوباره و مثل همیشه بی جهت اومدی به یادم.. تو زمینه ی ذهنم شدی حتی اگه نخوام هم تو فکرمی..از بس که با یادت زندگی کردم.. با همین افکار و خیال بافی با عشقتو رسیدن بهت هستم که سایه ای آشنا رو دیوار اتاقم پدیدار میشه.. خودمو گم میکنم..احساسم میگه تویی.. از پنجره به بیرون اتاق و کوچه ی بارونی نگاه میکنم.. حیف.. تنها کسی با اندامی شبیه اندام زیبای تو از خم کوچه عبور کرد.. حالم بعد دیدن سایه ای که تنها شبیه سایه ی تو بود وصف نشدنیست.. سا یه ای که همیشه بر سرم سنگینی میکرد.. خدایا خستم..خسته از تمام احساساتم.. با رویای چشمهای تو چشمام رو میبندم و بالش رو روی صورتم فشار میدم تا صدای هق هقم کسی رو متوجه راز پر درد قلبم نکنه.. تو عوض شدی نگو نه عزیزم بگو که چت شد تو نخواستی و دل من اشتباهی عاشقت شد دلتو به قلب تنهام نسپردی و سپردم حالا میفهمم که اصلا من به دردتو نخوردم چی میشد اگه عوض شه لحظه ای جای من و تو وای چقدر فاصله داره فکر و حرفای من و تو مگه مثل من عزیزم کسی هست اون حوالی؟ مثل من سر کنه با تو روزگارشو خیالی چی میشه وقتی که تنها توی اوج گوشه گیری تو بیای آروم کنارم دستای منو بگیری؟ چی میشه وقتی که نیستم بری گوشه ی اتاقت از رو دلتنگی مثل من گریه ها بیان سراغت گریه ها بیان سراغت گریه ها بیان سراغت چی میشه بشنوم از تو کسی غیر من نداری خیلی دوست دارم به جز من به کسی محل نذاری خیلی دوست دارم تو این عشق حس کنم پای تو گیره تا بهت میگم خداحافظ دوست دارم گریت بگیره دوست دارم گریت بگیره دوست دارم گریت بگیره دوست دارم گریت بگیره برای چشمانم نماز باران بخوان این بغض لعنتی امانم را بریده کاش به زمانی برگردم ، که تنها غم زندگی ام شکستن نوک مدادم بود.... کاش...
Design By : RoozGozar.com |